تمام ترانه هایم ترنم یاد توست و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست.ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم و تو را آن گونه که می خواهی دوست دارم.ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید.تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم
دلم خیلی خیلی شکسته بچه ها
دیگه به آخر خط زندگی ام رسیده ام
هوا سرد سرده
درست مثل زندگیم
بارون میزنه تو صورتم
عاشق صدای بارونم
چشمام رو میبندم و به خودم فکر میکنم:
چقدر شکست خوردم
چقدر پیر شدم
به آخر قصه ای که می دونم پایانش چی میشه نزدیکم.
بازنده بودن غمگینه
اما اینکه هیچ وقت نفهمی همیشه بازنده بودی غمگین تر...
چون واسه بعضی چیزا هیچ تعریفی پیدا نمیشه،
هیچ جمله ای
روزي از روزها ، شبي از شب ها خواهم افتاد و خواهم مرد
اما مي خواهم هر چه بيشتر بروم تا هرچه دورتر بيفتم
تا هرچه ديرتر بيفتم ، هر چه ديرتر و دورتر بميرم ،
نمي خواهم حتي يگ گام يا يك لحظه
پيش از آنكه مي توانسته ام بروم و بمانم ،
افتاده باشم و جان داده باشم